«واپسین فیلسوف: من خود را چنین مینامم، چرا که من
آخرین موجود انسانی هستم. هیچکس غیر از خودم با من سخن نمیگوید و صدای من همچون
صدای کسی که در حال مرگ است به من میرسد.ای صدای دوستداشتنی، بگذار با تو، با
تو،ای واپسین نَفَسِ بهیادماندهی تمامیشادمانی بشری، سخن بگویم، حتی اگر تنها
یک ساعت دیگر مانده باشد. بهسببِ تو، خویش را از تنهاییام غافل میسازم و راه
بازگشت خود به چندگانگی و عشق را به دروغ هموار میکنم، زیرا که قلب من، از باور
به مرگِ عشق گریزان است. او نمیتواند لرزههای یخآلود تنهاترین تنهایی را تاب
آورد. او مرا وادار میکند که سخن گویم، انگار دو نفر هستم».
برچیده از کتاب «فلسفه
در عصر تراژیک یونانیان»
نوشته: فردریش نیچه
ترجمه: مجید شریف
ص 28
پیام رنجبران (وبلاگ سیناپس)